انبیاء عظام دارای فکر نبودند!

بسم الله الرحمن الرحیم

هر جا که تفکر و اندیشیدن است، قابلیت خطا و اختلاف است و هر جا که قابلیت خطا نباشد، جایگاه فکر و اندیشه نیست بلکه فوق فکر است.

همه ی علوم فکری، مشحون از اختلافات نظری است و یکی از مهمترین عوامل این اختلاف ها دخالت وهم در مسایل فکری و عقلی است. عقل مشوب و آمیخته، همیشه اختلاف پذیر و خطا پذیر است.

از این رو است که خواجه طوسی در نمط اول اشارات می فرماید: "لا یُرجی أن یتطابق علیها اهل زمان و لا یکاد یتصالح علیها نوع الانسان." یعنی امید تطابق و توافق بر مسایل فکری نیست و نزدیک است که نوع انسان بر آنها تصالح و اتحاد نداشته باشند.

تنها علمی که قابلیت خطا در ان وجود ندارد، علم حضوری است که خودِ معلوم نزد عالم حضور دارد و بین عالم و معلوم یگانگی وجود دارد و واسطه و صورتی در میان نیست.

قابلیّت خطا نداشتن فوق احتمال خطا نداشتن است! فتامل

سرّ عدم اختلاف انبیا و اولیا این است که ایشان اهل فکر نبودند!

عارف ربانی، علامه حسن زاده آملی در این رابطه می فرماید:

" مقام انبیاء عظام، مقام "اذا شاء أن علم علم" و فوق تفکر است و اگر شخص عاقلی بگوید انبیاء عظام دارای فکر نبودند، تعظیم آنها کرده است و تنقیص نیست؛ زیرا فکر تهیه مقدمات و تروّی است در حالی که آنها دارای مقامی فوق این مقامات هستند که مقام وحی و عصمت است."

                                                                 (دروس شرح اشارات، نمط هفتم،ص160، با اندکی تصرف)




جایگاه کتاب اشارات و تنبیهات از منظر حضرت استاد حشمت پور

کتاب اشارات و تنبیهات از مهمترین کتابهای فلسفی است که هنوز هم در حوزه ها و دانشگاه ها، جایگاه ارزندۀ خود را حفظ کرده و مورد توجه اعاظم از حکما و فلاسفه و عرفا می باشد.

چهار فکر و اندیشه بزرگ روی این کتاب کار کرده و زحمت کشیده اند که به ترتیب عبارتند از: ابن سینا، فخر رازی، خواجه نصیر الدین طوسی و قطب رازی صاحب محاکمات.

اگر کسی اشارات را خط به خط درست بخواند، تمام فلسفه مشّاء به دستش می آید و بر مبانی حکمی این مشرب فلسفی تسلّط می یابد.

کسانی که به اشارات تسلط دارند، کتابهای دیگر را خوب می فهمند و به خوبی هم تدریس می کنند.

اشارات واقعا نمونه است.

این حکیم فرزانه بر خواندن طبیعیات قدیم اعتقاد راسخی دارند و در این رابطه می فرمایند:

"متاسفانه در حوزه های علمیه امروز، طبیعیات خوانده نمی شود ولی به نظر من خواندن طبیعیات برای فهم درست فلسفه و الاهیات ضروری است. مطالبی که در الاهیات بر حکمت طبیعی متوقف است، با خواندن طبیعیات، بهتر و آن طور که باید، فهمیده می شود." انتهی کلامه و زید عزه

راقم گوید: متن کتاب "الاشارات و التنبیهات" به قلم قویم شیخ الرئیس ابن سینا است که دو شخصیت فاضل آن را شرح کرده اند: شرح جناب فخر رازی که نخستین شرح می باشد که البته جرح است تا شرح!

و شرح دیگر که خواندنش رایج است، شرح جناب خواجه نصیر الدین طوسی می باشد که این شرح دو هدف را دنبال می کند:

1) تبیین و تقریر و تفسیر متن اشارات

2) پاسخ به اشکالات و اعتراضات جناب فخر رازی

این کتاب به چهار بخش تقسیم می شود:

1) علم منطق و دانش ترازو که در 10نهج تحریر شده است.

2)حکمت طبیعی(طبیعیات و فیزیک قدیم) که در سه نمط تقریر شده است.

3) حکمت الهی و فلسفه اولی که در5 نمط تبیین گردیده است.

4) نمط9 و 10 از مباحث فلسفی فاصله می گیرد و مطالب عرفانی و سلوکی را مطرح می کند؛ لذا می توان گفت که این دو نمط، بخش چهارم کتاب به شمار می آیند.

ناگفته نماند که نمط هشتم این کتاب، برزخی بین فلسفه و عرفان است و زمینه ساز مقامات العارفین و اسرار الآیات است.

کسانی که به مباحث فلسفی و عرفانی گرایش دارند و دنبال تخصص در علوم عقلی هستند از خواندن این کتاب مفرّ و گریزی ندارند. این کمترین توصیه می کنم که این کتاب را از اول تا به آخر با فایل های صوتی درس استاد حشمت پور پیش بروید که لطایف و دقایق این کتاب با تدریس دقیق و موشکافانه این حکیم فرزانه به جانتان بنشیند.

والله المستعان و علیه التکلان


طلبگی و مشکلات

بسم الله الرحمن الرحیم

 در دوران طلبگی گاه مشکلات طبیعی، بیماری ها، مسائل خانوادگی، فقر و ... مانع پیشرفت علمی و معنوی می شوند. ولی تصور دنیایی بدون مشکل خیالی بیش نیست و مشکلات طبعی لازمه ی حیات دنیایی است: "لقد خلقنا الانسان فی کبد" گاه بعضی از طلبه ها درس را رها می کنند، اگر از آنها پرسیده شود چرا؟ جواب می دهند: "مشکل مالی داشتیم!!" در حالی که اینها گمان می کنند دیگران مشکل مالی نداشته اند.

یکی از بزرگان و دانشمندان معاصر سال ها مستاجر بود و خانه نداشت. نه تنها خانه نداشت که هزینه اندک تعمیر کولر خراب خانه را هم نداشت و در گرمای تابستان قم بدون وسیله ی سرد کننده به کار و تحصیل و تحقیق خویش ادامه می داد! چه التذاذ و ابتهاجی در کشف مسائل علمی و معرفتی برای این بزرگ مردان رخ می داد؟! لا یدرک و لا یوصف!

 تعداد علمایی که دارای خدم و حشم و در ناز و نعمت بوده اند، بسیار اندک است. اکثر علما در سختی زندگی را گذرانده اند، حتی دانشمندانی همانند خواجه نصیر الدین طوسی "قدس سره القدوسی" که ما فقط از وزارتش اطلاع داریم. این بزرگمرد، کتاب اشارات شیخ الرئیس ابو علی سینا را در زندان شرح کرده است! زندان، یعنی جایی که انسان انگیزه ی زنده بودن را هم از دست می دهد. اما این مردان جاودانه چنان از انگیزه ای قوی و بالا برخوردار بوده اند که در آن شرایط هم کار علمی شان تعطیل نمی شده و به قول شهید مطهری، روح بزرگ، جسم خویش را به دنبال خود می کشد.

استاد هادوی تهرانی از آیت الله بهاء الدینی"ره" نقل می کنند که ایشان می فرمودند:

"اگر گمان می کنید فلان اتفاق که بیفتد مشکلاتتان کمتر می شود، اشتباه می کنید. دنیا جایی است که مشکلات در آن روز به روز بیشتر می شود. اگر مشکلی حل شد، مشکلی سخت پیدا می شود. آینده، مشکلات، بیشتر از امروز است. منتظر روزی که مشکل درآم وجود نداشته باشید، نباشید که هرگز پیش نخواهد آمد. خود را برای مشکلات بیشتر در آینده آماده کنید."  ( میقات سبز،ص۵۴، هادوی تهرانی)