حکم ظالمانه مشایی و بقایی را آتش میزنم!
بسم الله الرحمن الرحیم
این کمترین به نوبه ی خودم محکومیت ظالمانه جناب آقای مهندس مشایی را محکوم می کنم و این حکم ظالمانه را آتش می زنم.
وقتی روند برگزاری دادگاه ایشان – با قطع نظر از مواد و عناوین محکومیت- کاملا به صورت ظالمانه و مغرضانه و غیر منصفانه و با دورغ و دغل کاری و تناقض گویی انجام گرفت، بی تردید در ظالمانه خواندن این حکم کافیست.
شش سال و نیم برای اتهام جاسوسی و سحر و جادوگری و ارتباط با مرتاض 400ساله و بزرگترین خطر برای اسلام و... به نظرتان کم نیست؟!
جناب داوری چه نیکو گفته:
با این حکم "جریان انحرافی" دود شد و به هوا رفت.
وقتی فریاد اعتصاب غذای جناب آقای بقایی به گوش رهبری نرسید ( که البته احتمال بسیار مضحکی است) و یا اینکه رسید ولی توجه نشد، من این سکوت را با کدامین منطق و به چه اعتباری توجیه و تاویل کنم؟!
صد نامه فرستادم صد راه نشان دادم
یا راه نمی دانی یا نامه نمی خوانی
محمل مغلطه آمیز " مصلحت نظام" را واژه ای پارادوکس میدانم؛ چه اینکه بالاترین مصلحت برای نظام اسلامی جز اجرای عدالت و شنیدن ندای تظلّم خواهی نیست.
اگر ذره ای در مظلومیت شما تردید داشتم دست به قلم نمی بردم تا حتی واژه ای را در این باره بنگارم.
تراب عتبة المهدی محسن دامادی پور
منم آن تشنه دانش که گر دانش شود آتش