کتاب اشارات و تنبیهات از مهمترین کتابهای فلسفی است که هنوز هم در حوزه ها و دانشگاه ها، جایگاه ارزندۀ خود را حفظ کرده و مورد توجه اعاظم از حکما و فلاسفه و عرفا می باشد.

چهار فکر و اندیشه بزرگ روی این کتاب کار کرده و زحمت کشیده اند که به ترتیب عبارتند از: ابن سینا، فخر رازی، خواجه نصیر الدین طوسی و قطب رازی صاحب محاکمات.

اگر کسی اشارات را خط به خط درست بخواند، تمام فلسفه مشّاء به دستش می آید و بر مبانی حکمی این مشرب فلسفی تسلّط می یابد.

کسانی که به اشارات تسلط دارند، کتابهای دیگر را خوب می فهمند و به خوبی هم تدریس می کنند.

اشارات واقعا نمونه است.

این حکیم فرزانه بر خواندن طبیعیات قدیم اعتقاد راسخی دارند و در این رابطه می فرمایند:

"متاسفانه در حوزه های علمیه امروز، طبیعیات خوانده نمی شود ولی به نظر من خواندن طبیعیات برای فهم درست فلسفه و الاهیات ضروری است. مطالبی که در الاهیات بر حکمت طبیعی متوقف است، با خواندن طبیعیات، بهتر و آن طور که باید، فهمیده می شود." انتهی کلامه و زید عزه

راقم گوید: متن کتاب "الاشارات و التنبیهات" به قلم قویم شیخ الرئیس ابن سینا است که دو شخصیت فاضل آن را شرح کرده اند: شرح جناب فخر رازی که نخستین شرح می باشد که البته جرح است تا شرح!

و شرح دیگر که خواندنش رایج است، شرح جناب خواجه نصیر الدین طوسی می باشد که این شرح دو هدف را دنبال می کند:

1) تبیین و تقریر و تفسیر متن اشارات

2) پاسخ به اشکالات و اعتراضات جناب فخر رازی

این کتاب به چهار بخش تقسیم می شود:

1) علم منطق و دانش ترازو که در 10نهج تحریر شده است.

2)حکمت طبیعی(طبیعیات و فیزیک قدیم) که در سه نمط تقریر شده است.

3) حکمت الهی و فلسفه اولی که در5 نمط تبیین گردیده است.

4) نمط9 و 10 از مباحث فلسفی فاصله می گیرد و مطالب عرفانی و سلوکی را مطرح می کند؛ لذا می توان گفت که این دو نمط، بخش چهارم کتاب به شمار می آیند.

ناگفته نماند که نمط هشتم این کتاب، برزخی بین فلسفه و عرفان است و زمینه ساز مقامات العارفین و اسرار الآیات است.

کسانی که به مباحث فلسفی و عرفانی گرایش دارند و دنبال تخصص در علوم عقلی هستند از خواندن این کتاب مفرّ و گریزی ندارند. این کمترین توصیه می کنم که این کتاب را از اول تا به آخر با فایل های صوتی درس استاد حشمت پور پیش بروید که لطایف و دقایق این کتاب با تدریس دقیق و موشکافانه این حکیم فرزانه به جانتان بنشیند.

والله المستعان و علیه التکلان