بسم الله الرحمن الرحیم
46) انسان زرع و زارع و مزرعه ی خودش است. همه چیز از خود انسان است.
47) در قرآن مسئله ی شخصی وجود ندارد. داستانهای قرآنی، قانونی ارائه می دهد که بر تمامی زمانها، حاکم و شامل و قابل انطباق است.
48) شب قدر، شب چیدن میوه هایی است که در طول سال کاشته ایم.
49) کسب در امور خیر است و اکتساب در امور شر است. قال تعالی: لها ما کسبت و علیها ما اکتسبت.
50) دنیا و آخرت یک حقیقت هستند، بُعد کاشتن دنیاست و بُعد حصاد و درو کردن، آخرت است. آخرت عالمی جدای از عالم دنیا نیست، بلکه آخرت باطن دنیاست. یعلمون ظاهرا من الحیاة الدنیا و هم عن الآخرة غافلون.
51) وحدت صنع اقتضا می کند که هر کاری بکنی، نتیجه ی مناسب با آن را خواهی دید.
از مکافات عمل غافل مشو گندم از گندم بروید جو ز جو
52) هیچ معلولی آینه ی تمام نمای علت نیست بلکه به مقدار سعه ی وجودیش، علت را نشان می دهد.
53) عدم در سایه ی وجود، بهره ای از وجود پیدا می کند و به تبع آن وجود (وجود ذهنی)، احکامی بر عدم مترتّب می شود.
54) در عدم مطلق، تمایزی وجود ندارد؛ چون بطلان محض و هیچ و پوچ است. در عدم مضاف، تمایز به برکت وجودی است که مضاف الیه واقع شده است.
55) عالم برزخ، عالم صور و اشکال است و بریء از ماده است. عالم برزخ، مخزن صور است لذا از آن به خیال منفصل تعبیر می کنند، کما اینکه قوه ی خیال انسان، مخزن صور و اشکال است و از آنجایی که صور قوه ی خیال قائم به نفسِ انسان است از آن تعبیر به خیال متصل می کنند ولی عالم برزخ، خیال منفصل(مستقل و غیر قائم) است.
56) حرکت با ماده عجین است، بلکه حرکت عین ماده است.
57) فص پنجاه و هفتم فصوص الحکم جناب فارابی با شرح علامه حسن زاده آملی (که مسمّی به نصوص الحکم است) در باب تمثّل وافی و شافی است. فاغتنم
58) صد و بیست و چهار هزار پیامبر، ظهور انسان کامل در ازمنه و امکنه ی مختلف است.
59) اولین چیزی که از خدا صادر شده است، یکی بیش نیست. لا یصدر عن الواحد الا الواحد
60) چون صادر اول بر تمامی ممکنات تقدم دارد، بر ممکنات بعدی، علیّت دارد. فیض بر ممکنات از طریق صادر اول افاضه می شود. بکم فتح الله و بکم یختم
61) تمامی موجودات امکانی به صادر اول که همان انسان کامل است، محتاج و نیازمندند. در عالم بی نیازی بی معناست.
62) دنیا، ظهور رحمانیّت است و قیامت ظهور قهّاریّت حق است. لِمَنِ المُلکُ الیوم لله الواحد القهّار.